درباره کتاب رویا های ربوده شده
کتاب رویا های ربوده شده : «پس این کاری است که شعر انجام میدهد. ما را غمگین میکند. اما باعث میشود کسانی را که دوستشان داریم به یاد بیاوریم»
کتاب رویاهای ربوده شده داستان خواهر و برادری به نام ریچل و رابرت است که به همراه پدر و مادرشان در دوران حکومت دلهرهآور یک رئیسجمهور مستبد به نام چارلز مالستین زندگی میکنند. مالستین از بچهها متنفر است و اجازه نمیدهد که آنها در کوچه و پارک و غیره بازی کنند. پدر ریچل و رابرت کارمند کتابخانه عمومی است و سعی میکند با بازیهای خیالی قوه تخیل بچهها را تقویت کند. روزی پدر، بچهها را یواشکی به کتابخانه میبرد و با هم کتابی به نام «رویاهای ربودهشده» را میدزدند تا به دست چارلز مالستین نرسد. مالستین بیمار است و بهزودی میمیرد او تلاش میکند تا «کتاب رویاهای ربودهشده» را به دست بیاورد تا با استفاده از جادوی کتاب دوباره زنده شود و تا ابد به حکومت دیکتاتوری خود ادامه دهد. پدر بچهها زندانی و به جایی دور تبعید میشود. مادرشان بر اثر بیماری میمیرد و آنها مأموریت پیدا میکنند که کتاب را از چنگ مأموران مالستین در امان نگه دارند یا آن را از بین ببرند و پدرشان را نجات بدهند…
کتاب رویا های ربوده شده کتابی ماجراجویی و فانتزی است که درعینحال بسیاری واقعی به نظر میرسد. لحن کتاب حماسی و سرشار از لحظههای ناب از جسارت و شجاعت در برابر ترس، مرگ، کشتار و شکنجه است. کتاب به نوجوانان یاد میدهد که چگونه برای آزادی و عدالت بجنگند و چگونه وجدان و ارزشهای اخلاقی را در خود پرورش بدهند.
داستان از دیدگاه دانای کل تعریف میشود و ترکیب شخصیتهای مثبت، منفی، خاکستری و شرور، در موقعیتهای ترسناک و پر از تعقیب و گریز در مکانهای وهمناک و مرموز باعث جذابیت زیاد کتاب شده است. وقتی خواهر و بردار از هم جدا میشوند داستان گاه ماجرای خواهر را روایت میکند و گاه ماجرای برادر را و از این طریق مخاطب از دو منظر متفاوت داستان را میخواند.
تصویرسازی و توصیفات کتاب رویا های ربوده شده عجیب و درعینحال زیبا و گیرا است. توصیف لباسهای عجیبوغریب، فردی که کلاه پنگوئنی دارد، بینی نوکتیز که شبیه منقار است و البته پاهای دیکتاتور که شبیه هویج هستند سبب شده که داستان علیرغم تم ترس و غم وجه طنز هم به خود بگیرد و سبب خنده مخاطب شود.
درونمایه داستان درمورد خانواده و دوستان، اعتماد و عشق، شجاعت و البته مبارزه با ظلم و استبداد است…
بخشی از کتاب
0 نظر