هویت با پیکربندی مؤلفههای کموبیش بیشمارش، جنسیت، ملیت، دین، زبان، نژاد، خاستگاه اجتماعی، بومی یا مهاجربودن، در اقلیت یا در اکثریتبودن و… که شخص در انتخابِ هیچیک از آنها اختیاری ندارد، ناگزیر است همهی عمر، دستکم از زمان رسیدن به بلوغ فکری، تَبعات آن را متعهد شود، عدهای با سربلندی و عدهی کثیر دیگری با شرمندگی! نویسنده میپرسد چرا در آستانهی هزارهی سوم، تأکید بر هویت خویشتن باید با نفی هویتهای دیگری قرین باشد؟ چرا بسیاری از اشخاص نمیتوانند همهی تعلقهای هویتیشان را آزادانه بهعهده بگیرند؟ آیا جامعههای ما تنها به دلیل تفاوت در دین، زبان، ملیت و عقیدهی انسانهایی که در آن زندگی میکنند تا ابد گرفتار تنشها و فوران خشونتهای مرگبار، از حملههای انتحاری تا نسلکشی، خواهد بود؟ امین معلوف نویسندهی عرب مسیحی لبنانیتبار به دلیل ردّ این تقدیرِ محتوم و این گریزناپذیری سرنوشت، با زبانی ساده و روشن و نگاهی منصفانه و روشنبین، مشکل بحران هویت را که در نهایت مشکل بحران فرهنگی است، با مرور رخدادهای تلخ و ناگوار دهههای اخیر (لبنان، یوگسلاوی سابق و…) و خطرات جهانیسازی یکجانبهی فرهنگ غربی امریکایی را مطرح میکند و راههای برونرفت از بحران، یا دستکم راههای جلوگیری از وخیمترشدن آن را مطرح میکند.
0 نظر