دارو یک سرخ است، عضوی از پستترین نژاد در حکومتی از آینده که بر اساس رنگ افراد طبقهبندی شده است. همچون باقی دوستان سرخش، تمام روز را با این باور کار میکند که او و مردمش سطح مریخ را برای نسلهای آینده سکونتپذیر میسازند.
با وجود سختیهای زیاد، زندگیاش را سپری میکند زیرا میپندارد خون و عرق او، روزی جهانی بهتر برای فرزندانش به ارمغان میآورد.
اما به دارو و امثال او خیانت شده. به زودی خواهد فهمید که بشریت نسلهاست به سطح مریخ دست یافته است. شهرهای پهناور و گردشگاهها بر سطح سیاره گسترده شدهاند. برای طبقهی حکمرانان فاسد، دارو (و سرخهایی همانند او) چیزی نیستند جز تعدادی برده.
دارو، با آرزوی عدالت و درحالی که با خاطرهی عشقی ازدسترفته انگیزه میگیرد، دار و ندارش را فدا میکند تا به مؤسسهی افسانهای نفوذ کند؛ مکانی که نژاد سلطهگر زرین، خود را محک میزند و نسل بعدی سروران بشریت، برای دستیابی به قدرت دست و پا میزنند. او مجبور خواهد شد به خاطر جانش و آیندهی تمدن انسانی با بهترین و وحشیترین افراد طبقهی حاکم رقابت کند.
در آنجا، برای پایین کشیدن دشمنانش از هیچ کاری فروگذار نمیکند… حتی اگر به معنای تبدیل شدن به یکی از آنها باشد…
0 نظر